خواهش میکنم دنیال عشق نگردین اینجا در این خانه عاشقی خفته است از عشق گزیده شده

تو از حالم خبر داری ، میدانی دلم برایت تنگ شده و خودت نیز یک عالمه درد دل داری

 

این دلتنگی و این هوا و حال روز و من ، برای تو میتپد هر لحظه قلب من

این شعر و حس و روح لطیف تو ، همه با هم غزلیست عاشقانه برای تو

تو از حالم خبر داری ، میدانی چقدر دوستت دارم ،که تو هم مرا یک دنیا دوست داری

دلم برایت بوسیدنت ، بوییدنت ، آن نگاه مهربانت تنگ شده

پنجره را باز میکنم ، دلم هوایت میکند و به خیالت در آسمان دلتنگی ها پرواز میکنم ، در خیالم با توام و همراه تو

این قلب من است که لحظه به لحظه میگیرد بهانه ی تو ،تو بگو که از چه بنویسم برای تو

این قلب من و آن قلب تو ، این عشق بی پایانمان ، این احساس من و آن انتظار تو و هوای نفسهایمان

تو از حالم خبر داری ، تو عشق مرا باور داری، مرا میفهمی که میخواهمت ، مرا میخواهی که میمیرم برایت

و این نهایت عشق است و یک حس ماندگار ، تو مثل باران باش و همیشه بر روی من ببار

تا احساس کنم سرپناهم تویی که باران منی، تو همان هوای نفسهای منی

که بی تو شوم ، میمیرم ، من نبض خودم را میگیرم که از حال تو هم خبر دارم

خیلی زود دیر میشه کاش....{بیاد ان شب که صبح نمیشد}

به آنهایی فکر کن که هیچگاه فرصت آخرین نگاه و خداحافظی را نیافتند.

 

به آنهایی فکر کن که در حال خروج از خانه گفتند :

"روز خوبی داشته باشی"، و هرگز روزشان شب نشد.

 

به بچه هایی فکر کن که گفتند :

"مامان زود برگرد"، و اکنون نشسته اند و هنوز انتظار می کشند.

 

به دوستانی فکر کن که دیگر فرصتی برای در آغوش کشیدن یکدیگر ندارند

و ای کاش زودتر این موضوع را می دانستند.

 

به افرادی فکر کن که بر سر موضوعات پوچ و احمقانه رو به روی هم می ایستند

و بعد "غرور" شان مانع از "عذر خواهی" می شود،

و حالا دیگر حتی روزنه ای هم برای بازگشت وجود ندارد.

 

من برای تمام رفتگانی که بدون داشتن اثر و نشانه ای از مرگ،

ناغافل و ناگهانی چشم از جهان فرو بستند،

سوگواری می کنم.

 

من برای تمام بازماندگانی که غمگین نشسته اند و هرگز نمی دانستند که :

آن آخرین لبخند گرمی است که به روی هم می زنند،

و اکنون دلتنگ رفتگان خود نشسته اند،

گریه می کنم.

 

به افراد دور و بر خود فکر کنید ...

 

کسانی که بیش از همه دوستشان دارید،

فرصت را برای طلب "بخشش" مغتنم شمارید،

در مورد هر کسی که در حقش مرتکب اشتباهی شده اید.

 

قدر لحظات خود را بدانید.

 

حتی یک ثانیه را با فرض بر این که آنها خودشان از دل شما خبر دارند از دست ندهید؛

زیرا اگر دیگر آنها نباشند،

برای اظهار ندامت خیلی دیر خواهد بود !

 

"دیروز"

گذشته است؛

 

و

 

"آینده"

ممکن است هرگز وجود نداشته باشد.

 

لحظه "حالرا دریاب

چون تنها فرصتی است که برای رسیدگی و مراقبت از عزیزانت داری.

 

اندکی فکر کن ...

 

-------

 

ياد خنده هاشون

ياد گريه هاشون

ياد تيكه كلاماشون

ياد بوي عطرشون

ياد نوع نگاهشون

ياد گرمي دستاشون

ياد بانمكياشون

ياد ..........

بياييد نذاريم دير بشه

گاهي خيلي زود دير ميشه